ادعاهای کارشناسانی چون ری تکیه که می گویند هسته ای شدن ایران، برای خود این کشور نتایج وارونه ای دارد، چندان موشکافانه نیست. آنها شواهد مهمی را نادیده می گیرند، پایه استدلالشان بر ذهنیاتی پرسش برانگیز است و درس هایی را نادیده می گیرند که از تجربه دیگر کشورهای دارای سلاح هسته ای برداشت می شود. در واقعیت، بمب هسته ای ایران، چندان هم غیرقابل اجتناب نیست و آن کارزار فشار جهانی که ری تکیه انتظار دارد که در پی نخستین آزمایش هسته ای ایران بروز کند، تحقق نخواهد یافت.
یک ایران هسته ای، چالش هایی جدی را برای آمریکا به وجود می آورد و پیشنهاد ری تکیه که چنین سناریویی، خود فرصتی است برای جایگزینی رژیم در تهران، ایده ای است همراه با ریسک و نابخردانه. گزینه بهتر این است که در وهله نخست تلاش کنید تا از سربرآوردن یک ایران هسته ای جلوگیری کنید.
تکیه مدعی است که ایران مصمم شده که سلاح هسته ای بسازد و لاجرم این کار را خواهد کرد. به گفته او «نه دیپلماسی و نه اقدامات پنهان و نه تهدید نظامی، چندان در بازداشتن ایران از حرکت به سمت بمب هسته ای موثر نیست چه برسد به اینکه آن را متوقف کند.» بدگمانی های ایران به آمریکا و جاه طلبی هایش برای سلطه بر منطقه، به این معنی است که «نمی تواند به سادگی در آستانه دستیابی به بمب هسته ای متوقف شود.» پس باید این راه را تا به آخر برود.
نمی شود این امکان را نادیده گرفت که ایران به ساخت بمب هسته ای دلبستگی داشته باشد اما به جای تلاش برای نیت خوانی رهبران ایران- که کاری است نشدنی- بهتر است شواهد موجود را بررسی کنیم. اینجاست که اطلاعات موجود نشان می دهد ایران اراده ای برای ساخت بمب هسته ای ندارد و به جای آن می خواهد این توانایی را داشته باشد که چنانچه در آینده ضرورت داشت، بتواند به آن دست یابد یعنی همان چیزی که در گفتمان هسته ای به عنوان یک راهبرد پیشانی شناخته می شود.
از سال ۲۰۰۷، همه ارزیابی های اطلاعاتی آمریکا می گوید که ایران خواهان “گزینه بمب” است و نه “خود بمب” و در آینده هم هر گونه تصمیم گیری ایران برای ساخت بمب، بر یک رویکرد “هزینه – فایده” متکی خواهد بود. پس برخلاف آنچه ری تکیه می گوید، ایران از قبل مصمم به ساخت بمب هسته ای نشده است.
اکنون هم تمایل تهران به بازگشت به برجام، شاهد خوبی است بر اینکه این کشور چندان هم اصراری بر دستیابی به سلاح هسته ای ندارد. یک مقام ارشد اطلاعاتی اسرائیل هم ماه گذشته گفت «تازه ترین آگاهی های ما نشان می دهد که مسیر ایران در این زمینه تغییری نکرده است و آنها در حال حاضر در پی ساخت بمب هسته ای نیستند.»
با وجود آن که آمریکا و اسرائیل روی برنامه هسته ای ایران تمرکز کرده و آن را زیر ذره بین دارند، امکان وقوع شگفتی هست اما بسیار دشوار بتوان سناریویی را تصور کرد که در آن آمریکا یا اسرائیل، آگاهانه به ایران اجازه دهند که از نقطه گریز هسته ای عبور کند. اسرائیل تمرین های نظامی خود برای حمله به سایت های هسته ای ایران را افزایش داده و چند دهه است که روسای جمهوری آمریکا می گویند اگر دیپلماسی موفق نشود، به گزینه های دیگر متوسل می شوند. توجه داشته باشیم که کسب یک اجماع دو حزبی برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران، چندان کار دشواری نیست.
اما برخلاف آنچه ری تکیه انتظار دارد، در صورت انجام آزمایش هسته ای توسط تهران، یک کارزار فشار جهانی علیه ایران چندان محتمل نیست. به ویژه حمایت چندانی از تحریم هایی نخواهد شد که هدف واقعی شان جایگزینی رژیم بوده است، سیاستی که حتی بیشتر متحدان آمریکا هم آن را رد خواهند کرد.
ایالات متحده به جای آنکه تسلیم این برداشت شود که بمب هسته ای ایران، اجتناب ناپذیر است، باید بر جلوگیری از عبور ایران از نقطه گریز هسته ای تمرکز کند. بهترین راه برای رسیدن به این هدف هم توافقی است که برنامه هسته ای ایران را دوباره تحت نظارت و بازرسی سازمان ملل قرار دهد و تحریم ها را بر می دارد. هرچند امروز با پیامدهای خروج دوناد ترامپ از برجام، انجام چنین کاری دشوارتر شده اما تاریخ می گوید که دو دلیل برای خوش بینی وجود دارد: نخست اینکه ایران مصمم به ساخت بمب هسته ای نیست و می توان بر تصمیماتش در زمینه هسته ای تاثیر گذاشت. کاری که واشنگتن باید انجام دهد این است که ایران را متقاعد کند که منافعش با یک توافق، بهتر تامین می شود تا با تشدید تنش. برای انجام این کار، واشنگتن باید گزینه نظامی را در جیب پشتی اش بگذارد و درها را برای یک راه حل دیپلماتیک باز کند و البته برای جایگزین های ممکن در صورت ناکار شدن توافق هسته ای، آمادگی داشته باشد.
نویسنده :اریک فروور
منبع: فارن افرز
مترجم:اکبر گنجی